همه چی در مورد آبادان
آبادان یا عَبّادان مرکز شهرستان آبادان، در جنوب غربی ایران و در استان خوزستان
واقع است. پس از اهواز این شهر مهمترین شهر خوزستان است. این شهر همچنین دارای
فرودگاه و بندر است و به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و راهبردی بودن و هممرزی با
کشور عراق، از زمان جنگ جهانی دوم یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه و ایران
بودهاست. یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان (پالایشگاه نفت آبادان) در این
شهر قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر میرسد و پس از
تصفیه به کلیه جهان صادر میشود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود
۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد.
آبادان تا سال ۱۳۵۵ خورشیدی از نظر جمعیت شهر اول استان خوزستان بود و پس از آن سال جای خود را در رتبه اول به اهواز داد.
موقعیت جغرافیایی این شهر در طول ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. حدود آبادان از شمال به شادگان، از شرق و جنوب به خلیج فارس از جنوب غربی و غرب به کشور عراق که حد فاصل مرز طبیعی را رودخانه اروند تشکیل میدهد و از شمال غربی به خرمشهر محدود میگردد.
نامگذاری آبادان
نام آبادان تا پیش از ۱۳۱۴ش که به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، تلفظ و رسمالخط امروزی را پیدا کرد، به شکل عَبّادان خوانده و نوشته میشد. همة مورخان و جغرافینویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیة ایران کردهاند، همین تلفظ و رسمالخط یعنی عَبّادان را به کار بردهاند. آنان، عبادان را هم بر دِه یا شهر آبادان اطلاق کردهاند، هم برخود جزیره. آبادان (به پارسی میانه: Āpātān)، به معنای «آباد، باصفا، بارونق و ضدویران» گفته شدهاست. در فرهنگ معین، «معمور، دایر، برپا و مقابل ویران و خراب» گفته شدهاست. آبادان در گذشته روستایی به نام عَبّادان بودهاست. بطلمیوس دانشمند مصری روزگار اشکانیان در سده ۲ و در کتاب جغرافی خود از این شهر با نام آپفانا (Apphana) یاد کردهاست. مارکیانوس جغرافیدان سده ۴ آنرا به صورت آپفادانا (Apphadana) آوردهاست. بهرام فرهوشی این نام را به معنای «ایستگاه پاسداران ساحلی» میداند. وی همچنین معتقد است که شکل کهن نام آبادان، اُپاتان بودهاست که از سه بخش تشکیل شدهاست: اُ به معنای «آب»، پات از ریشهٔ پاییدن و ان، پسوند نسبت. به نظر میرسد نام آبادان، معرب همین نام باشد. تا پیش از سال ۱۳۱۴ به شکل عبادان نوشته و خوانده میشد. تمام مورخان و جغرافیدانان اسلامی که از این ناحیه یاد کردهاند، همین تلفظ و شکل نوشتاری یعنی عبادان را به کار بردهاند. در وجه نامگذاری آبادان، چند قول وجود دارد: بلاذری در ریشهیابی این نام را برگرفته از نام عبّاد بن حصین حبطی از قبیلهٔ بنوتمیم میداند که از ملازمان حجاج بن یوسف بوده و در این منطقه پادگانی برپا کردهاست. گروهی آنرا بر گرفته از نام مردی مقدس به نام عبّاد که در سدههای دوم و سوم قمری میزیستهاست نسبت دادهاند و گفتهاند که وی عبادان را بنا نهادهاست.حاج عبدالغفار نجم الملک همانند سایر مورخین پیش از خود آن ناحیه را جزیرة الخضر نامیدهاست.
احمد کسروی نیز در طول کتابش آنجا را جزیرة الخضر مینامد اما در قسمت واپسین کتابش نام آنجا را عبادان میآورد.
در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی به موجب تشکیل فرهنگستان ایران و با تصویب هیئت دولت در دورهٔ رضاشاه واژهٔ عبادان به آبادان تغییر نام یافت. بخشی از جزیرهٔ آبادان در دورهٔ ساسانیان بهمناردشیر خوانده میشدهاست که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز که نام کهنتر آبادان است امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شدهاست گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شدهاست. در نزهتالقلوب حمدالله مستوفی آبادان مرز آخر ایرانزمین در جنوب غرب معرفی میشود و در گذشته دور نیز آبادان را آخرین شهر ایران میدانستند و ورای آن جایی دیگر در ایرانزمین نمیپنداشتند که مصداق آن مصرعی از منوچهری دامغانی شاعر دورهٔ غزنوی است که به صورت مثل درآمدهاست که میگوید:
بر فراز همت او نیست جای نیست آنسوتر ز عبادان دهی
تاریخچه
بر اساس نوشتههای مورخان و جغرافیدانان، آبادان روزگاری از لحاظ کشتیرانی و سیاحت، اعتباری داشتهاست. به نوشتهٔ ابن بطوطه این شهر در زمینی شورهزار قرار داشته، بارندگی در آن کم و کشاورزی در آن رونقی نداشتهاست. نویسنده حدود العالم آنرا شهرکی کوچک و آباد بر کرانه دریا دانستهاست. او میگوید:
همه حصیرهای عَبّادانی و حصیرهای سامانی از آنجا خیزد و نمک بصره و واسط از آنجاست
انصاری دمشقی از آبادان به عنوان «آخرین ده بر کناره دریا»، ابن بطوطه به عنوان «قریهای بزرگ» و ابن حوقل به عنوان «قلعه کوچک آبادی بر کناره دریا» یاد میکند. برخی پیشینیان، بنای آنرا به اردشیر نسبت دادهاند.
شهرت آبادان در سدههای نخست هجری، بیشتر مربوط به کاروانسراها، خانقاهها، و مساجد و نیز به خاطر وجود مقبرهای منسوب به خضر و الیاس بودهاست. این مقبره همچنان وجود دارد و به همین علت، آبادان را تا مدتها جزیرةالخضر میگفتند. آبادان به تدریج از سدههای ۷ و ۸ رو به ویرانی رفته و به دلیل پیشروی کرانهاش در دریا، اهمیت بازرگانی خود را نیز از دست داد.
همچنین باید دانست که عبادان از ولایات تابعه بصره به شمار میآمدهاست. البته راه «بصره ـ عَبّادان» به طور جزئی، چنین بود که از بصره تا ابلّه، دو برید (پیک)، سپس تا «بیان» یک مرحله، و بعد تا عبادان یک مرحله دیگر راه بود.
جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ نفر و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است.
بیشتر مردم این شهر از آغاز ساخت پالایشگاه در این شهر از گوشه گوشه ایران و به ویژه از بخشهای جنوبی، مرکزی و غربی کشور به این شهر کوچ کردند و با هم جامعه و فرهنگ این شهر را ساختند. این مهم در اوایل قرن بیستم اتفاق افتاد که از دههٔ نخست آن دهه با شکل گیری فعالیتهای نفتی در منطقهٔ آبادان مهاجرت مردم از سرتاسر ایران به آن منطقه آغاز شد. تقریبا تمام اقوامی که به آبادان کوچ کردند مساجد و معابد و کلیساها و حسینیههایی برای خود تدارک دیدند که بسیاری از آنان تا به امروز پابرجاست. مانند حسینیه و مساجد لاریها، بلوچها، زنگوییها، بوشهریها، عربها، اصفهانیها، دوانیها، بختیاریهاو دیگران. بیشترین مردمانی که در شهر آبادان جاگیر شدند از شمال خوزستان و منطقه نفتی مسجدسلیمان بودندوبا رونق بیشتر این شهر مردم در جستجوی کار از جاهای دورتر به این شهر آمدندکه بیشتر ایشان نیزاز استان فارس، بوشهر و چهارمحال بختیاری بودند. از آمیزش این مردمان جامعه، لهجه آبادانی پدید آمد؛ چنانکه لهجه آبادانی آمیزهای از لهجههای مردمان نقاط یاد شدهاست. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی بر رونق و اهمیت این شهر راهبردی افزود. در واقع عمده پیشرفت این شهر در دوره پهلویها و به ویژه دومین شاه این دودمان بود. با رویداد انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ ایران و عراق این شهر رو به ویرانی نهاد و بسیاری از مردمش به شهرهای دیگر و به ویژه به بیرون از کشور کوچیدند و بیشتر آنان نیز دیگر بازنگشتند. روستاهای اطراف شهر ۶۰ درصد عرب نشین و مابقی فارسزبان (و لر و بختیاری) هستند و برخی از آنها پس از جنگ در شهر بویژه در کنارهٔ ساحلی بهمنشیر ساکن شدهاند.
جمعیت شهر آبادان که در سال ۱۳۵۵ برابر با ۲۹۴۰۶۸ نفر بود در پی وقوع جنگ، در سال ۱۳۶۵ به ۶ نفر کاهش یافت. در دوران پس از جنگ پس از بازسازی پالایشگاه و بخشهایی از شهر جمعیت شهر در سال ۱۳۷۵ به ۲۱۲۴۵۰ نفر رسید. در حال حاضر (1391ه.ش) بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد.
محلههای آبادان
از محلههای مشهور آبادان میتوان به احمدآباد، امیری، کوی کارگر، بریم، بوارده (شمالی و جنوبی)،(کارون).(اروسیه)، کوی لاله، هزاریها، هلندیها اشاره کرد. کوی بهار، کوی قدس، کوی بهارستان، کوی گلستان، کوی ذوالفقاری، کوی ملت، کوی بهمن، کوی ولیعصر، تانک فارم، جمشیدآباد، سرویس قنواتی، هلال بریم، و ۷۰۰ دستگاه از دیگر محلهها و کویهای این شهر هستند. جزیره شادمانی در رود بهمنشیر و جزیره ارگ در اروندرود نیز از جزیرههای کوچک درون این شهر هستند.
در دهه ۵۰ خورشیدی فرهنگ شهرنشینی آبادان بهویژه پس از ساخت پالایشگاه عظیم آبادان تا زمان ملی شدن نفت ویژگیهای یک شهر استعماری را تداعی میکردهاست. محلات آن در این زمان ترکیب جمعیتی جدا و چه بسا متخاصم داشتند. ساکنان بخش مرکزی، احمدآباد و محله بهمنشیر را گودنشینان و حاشیهنشینان شهری، و محلههای بریم، بوارده را اروپاییان و کارکنان ایرانی مرتبط با آنها تشکیل میدادند. با روی دادن جنگ ایران و عراق این شهر تقریبا خالی از سکنه شد و پس از بازسازی و بازگشت ساکنان، شکافهای طبقاتی میان محلات کمتر شد اما هنوز نابرابریهای فضایی میان محلاتی چون بریم، ایستگاه ۷ و پل بهمنشیر وجود داشت.
اقلیم
آبادان در دشت واقع شدهاست و به علت مجاورت با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه میوزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک میکنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتاً زیادی میشود. گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیر قابل پیشبینی دارد.
آبادان در دشت واقع شدهاست و به علت مجاورت با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. حداقل درجه حرارت آن در سال ۷/۱۷ و حداکثر ۶/۳۲ درجه سانتیگراد است. ایام یخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه میوزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک میکنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتاً زیادی میشود. حداکثر گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیر قابل پیشبینی دارد.
جنوبیترین نقطه خوزستان هفت درجه از مدار رأسالسرطان بالاتر است از این رو اقلیمی مشابه با مناطق استوایی دارد. خوزستان از زمانهای قدیم به داشتن هوای گرم معروف بودهاست و آبادان نیز که شهری از شهرهای جنوبی خوزستان است، از این ویژگی مانند سایر شهرهای جنوبی استان برخوردار بودهاست. در برخی از کتابها از آن به عنوان شهری که فاقد زمستان است نام بردهاند، حتی برخی منابع، آبادان را تنها دارای دو فصل تابستان و پائیز میدانند. محمد بن احمد شمسالدین المقدسی در احسن التقاسیم آن را «اقلیم حاره» خواندهاست. اما واقعیت این است که آبادان به علت قرارگرفتن در کنار اروندرود، رود بهمنشیر و رود کارون و به طور کلی در جوار خلیج فارس دارای تابستانی بسیار گرم و زمستانی معتدل و فرحبخش است چنان که لطافت هوای آن گردشگران زمستانی و نوروزی را به خود جذب میکند.
میانگین درجه حرارت این شهر حد فاصل سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۷ 26.3 درجه سانتیگراد، سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۸ حدود 24.8 درجه و حد فاصل سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ 25.7 درجه سانتیگراد بودهاست. در گزارش دیگری که مربوط به سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ در ایستگاه «سینوپتیک» حداقل مطلق آن ۵/۴- درجه سانتیگراد بودهاست. در این دوره زمانی معدل حداقل، تغییر چندانی نکردهاست (17.7 درجه سانتیگراد). اما معدل حداکثر درجه حرارت بین 31.6 تا 32.6 درجه در نوسان بودهاست. براساس آمار موجود، حداکثر دمای بهمن ماه و حداقل دمای همان ماه از بقیهٔ ماهها کمتر است. در حالی که حداکثر دمای شهریور از بقیه ماهها بیشتر است، حداقل دمای مرداد ماه از بقیه ماهها بیشتر است. به استناد برخی منابع انتشار یافته معدل حداکثر حرارت سالهای پیش از انقلاب در آبادان ۵۱ درجه سانتیگراد بودهاست که فقط 5.6 درجه از حداکثر مطلق در جهان (یعنی 56.6 درجه در تریپولی لیبی) کمتر است. این رقم نشانگر گرم و سوزان بودن درجه حرارت آبادان است یا به عبارت دیگر وضع درجهٔ حرارت سالیانه آبادان به طور مشخص جنبهٔ برّی دارد و تعداد روزهای یخبندان آن بسیار اندک است. معدل روزهای یخبندان در طول سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در آبادان 1.7 روز در سال بودهاست.
پراکندگی فشار هوا در آبادان در طی سال، به دو صورت مشخص فصلی در میآید. بدین ترتیب در آخر فصل پائیز و آغاز زمستان (آذر، دی، بهمن) که درجهٔ گرما پایین است، میزان فشار جو به حداکثر خود میرسد و در تابستان (خرداد، تیر، مرداد) که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش مییابد.
بادها
بادهای آبادان بر سه نوع است. نخست «بادهای منظم فصلی» که در اثر تغییرات فشار هوا در فصلهای مختلف سال به وجود میآیند. این بادها معمولاً شدید نیستند مگر اینکه عامل جوی دیگری موجب تشدید آنها شود.
دوم«بادهای محلی» که خود بر دو نوع است: «باد شمال» و «باد شرجی». باد شمال از جریانهای مدیترانهای است که به ایران میرسد. این باد در تابستان دایمی و با رطوبت کم میوزد. باد شمال در زمستان اغلب طوفانهای ناگهانی به وجود میآورد. ولی در تابستان از ۱۵ خرداد تا آخر تیر (۴۰ روز) با نظم و شدت زیادی میوزد. وزش ناگهانی و شدید باد شمال، همیشه برای قایقهای کوچک ماهیگیری خطرناک است. وجود بادهای شمالی در آبادان، رطوبت روز را کاهش داده و گرما را قابل تحمل میکند. باد شمال ۹ ماه در آبادان میوزد. «باد شرجی» از جنوب غربی میوزد و با عبور از خلیج فارس مرطوب شده و با توجه به بالا بودن درجه حرارت هوا تا حدود زیادی سنگین میشود و نفس کشیدن را به خصوص برای کسانی که مشکلات تنفسی دارند دشوار میکند. این باد بسیار نامطلوب است و سبب تغییرات کلی در آب و هوای آبادان میشود. این تغییرات آب و هوایی جزیزهٔ آبادان و حوالی آن را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این باد از زمستان تا اواسط بهار در آبادان میوزد، اما معمولاً در اوایل تابستان هم احساس میشود. چون معمولاً مرطوب و گاهی توأم با ابر و مهاست سبب بارندگی میشود.
نوع سوم بادهای آبادان «باد سموم» یا «سام» است که از عربستان میوزد و همیشه خاک و شن همراه دارد. این باد بسیار خشک، گرم و سوزندهاست. وزش آن به هنگام تابش آفتاب مخصوصاً در میانهٔ روز شخص را مسموم میکند. اینگونه بادها هر چند سالی یکبار در آبادان میوزد و آسمان روز را به مثابه شب کاملا تیره و تاریک میکند. البته همه ساله نوع ملایمتر آن میوزد که با خاک و گرد و غبار توأم است و تا حدودی شرایط عادی زندگی را دچار اخلال میکند.
حمزه اصفهانی مؤلف کتاب سنی الملوک الارض و الانبیاء دربارهٔ این باد و گذر آن در آبادان مینویسد:
در سال ۲۳۴ هجری قمری باد سموم شدیدی وزید که مردم مانند آن ندیده بودند. مدت آن زیاد از ۵۰ روز بود. آغازش از سوم حزیران و انجامش آخر تموز، این باد کوفه، بغداد و واسط را فرا گرفت و به عبادان رسید و از اواسط به اهواز رفت و همگی رهگذران و کاروانها را بکشت و چون به همدان رسید، مزارع را بسوخت و در صحرای سنجار موصل هر بشر و شجر و دابه را هلاک کرد و بازارهای موصل چند روز تعطیل شد و راه دهات از شهر منقطع گردید.
رطوبت
آبادان به طور کلی یک منطقهٔ رطوبتی است. این رطوبت در بهار و تابستان کمتر از پائیز و زمستان است. رطوبت در زمستان حداکثر به ۸۹ درصد میرسد اما از آبادان رطوبت۱۰۰ درصد هم گزارش شدهاست. رطوبت نسبی آبادان در ماههای تیر و مرداد ۵۰ تا۶۰ درصد است و در ماههای دی و بهمن به ۷۰ تا۸۰ درصد هم میرسد. با توجه به ارقام جدول در هر صورت آبادان یک شهر با میزان بالای رطوبت است.
رطوبت نسبی در آبادان در میانهٔ روز کاهش مییابد و در مواقعی که باد از جنوب جریان دارد رطوبت به سرعت بالا میرود. رطوبت نسبی آبادان درساعت ۳۰/۶ صبح ۶۴ درصد است، ولی همین رطوبت نسبی در ساعت ۳۰/۱۲ به ۳۲ درصد کاهش مییابد. کاهش مزبور به علت وزش بادهای شمالی است که رطوبت وسط روز را تقلیل میدهد، ولی به طور کلی توأم شدن حداکثر درجهٔ حرارت(۵۰ درجه سانتیگراد)با رطوبت نسبی بیش از ۵۰ درصد در آبادان، به طور محسوسی غیرقابل تحمل است.
بارندگی
آبادان از مناطق کم بارش کشور است که عمدهٔ همین بارندگی هم به رگبارهای زودگذر باران اختصاص دارد. بعضی مواقع این باران توأم با تگرگ است. میزان بارندگی آبادان در طول ده سال آمارگیری حدفاصل سالهای ۱۳۴۳ تا۱۳۵۳ بین ۶/۵۴ تا ۷/۳۵۳ میلی متر در نوسان بودهاست. متوسط بارندگی سالانه ۳/۱۴۶ میلیمتر گزارش شدهاست. گزارش دیگر این میزان بارندگی را در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ به طور متوسط بین ۲۰۰ تا۲۵۰ میلیمتر نشان دادهاست.
بارانهای موسمی و گاه بسیار شدید، از آذر تا اردیبهشت برخی مواقع موجب جاری شدن سیل در سطح خیابانها میشود. اهمیت این بارندگیها در کشاورزی منطقه حیاتی است. اوج بارندگی آبادان در ماههای آبان، آذر و دی است در ماههای بهمن، اسفند و فروردین باران نسبتاً مناسبی میآید اما شدید نیست و صرفاً در تغییرات جوی مؤثر است. معمولاً در آبادان در ماههای خرداد، تیر و مرداد بارندگی وجود ندارد در اردیبهشت و شهریور برخی از سالها بارندگی بسیار خفیف گزارش شدهاست.
خاک
خاک آبادان به دلیل آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوستهاند) به وجود آمدهاست. شهر آبادان به جزیرهای میماند که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شدهاست. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیرهاند. رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس میریزند از دو رود بزرگتر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگترین شاخهای که از برخورد این دو رود پدید آمدهاست اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمنشیر خوانده میشود. رود بهمنشیر در بخشهایی از گذرگاهش کارون هم خوانده میشود. نوع حاک آب رسوبی ریز بافت و برای کشاورزی بسیار مناسب میباشد البته این خاک در زمانهای دور بسیار شور و غیر قابل کشت بودهاست ولی عبور از دو رودخانه پرآب و رسوب گذاری مدام آنها در طی قرون بسیار، باعث تغییر بافت خاک گردیدهاست و امروز به برکت وجود این دو رودخانه آبادان مستعد کشت بسیاری از انواع نباتات است یکی از این دو رودخانه بهمنشیر نام دارد که در زمان باستان آن را بهرام اردشیر مینامیدند و رودخانه دیگر اروند است که ریشه در تاریخ باستان ما دارد. اروندرود از بههمپیوستن دجله و فرات تشکیل میشود.
اقتصاد
اقتصاد در آبادان عمدتا برپایه شرکت نفت میباشد. که درسال۱۲۹۱ خورشیدی جهت تصفیه نفت مسجدسلیمان احداث گردید. درآغاز ملی شدن صنعت نفت حدود ۶۰۰هزار بشکه در روز توان تولیدی پالایشگاه بوده که امروز پس از حوادث جنگ هشت ساله ظرفیت تولید آن به ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست. آبادان همچنین یک پتروشیمی بنام پتروشیمی آبادان دارد که در جوار پالایشگاه آبادان احداث گردیدهاست. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی افزون بر ۱۴۷ فروند لنج و بیش از ۵۸۰ قایق موتوری صیادی در منطقه آبادان به امر صید و صیادی فعالیت داشتند. همچنین از تاریخ چهارم خرداد سال ۱۳۸۳ منقه آزاد تجاری اعلام شد که باعث ورود سرمایه گذاران خارجی و داخلی بدرون شهر گردید. بندر آبادان واقع در ساحل رودخانه اروند بطورکلی توان جابجایی بیست هزار تن کالا را دارد که باتوجه به رونق منطقه آزاد تجاری اروند بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شدهاست.
پالایشگاه نفت آبادان
پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان لزوم ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت به نظر میرسید به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسیها ساخته شد. این پالایشگاه در ابتدا روزانه ۲۵۰۰ بشکه در روز نفت تصفیه میکرد. ظرفیت پالایشگاه آبادان در سال ۱۳۳۰ به ۵۰۰۰ بشکه در روز رسید که پس از سرمایه گذاری شرکتهای خارجی به۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید که میتوان از آن به عنوان برزگترین پالایشگاه جهان یاد کرد.
آبادان و انقلاب اسلامی
یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، بهآتشکشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود. در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد، ۳۳۷ نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزنها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند. تعداد کشتهشدگان بعداً به بیش از ۴۰۰ نفر افزایش یافت.
آبادان و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
آبادان در زمان جنگ، آماج تهاجمهای هوایی و زمینی ارتش عراق قرار گرفت و خسارات جانی و مالی فراوانی به آن وارد شد. این جنگ، پالایشگاه، تاسیسات نفتی، بندرگاهها، فرودگاه و دیگر مراکز صنعتی و اقتصادی، شبکه آبرسانی، تاسیسات برق و نیز به ساختماها، آسیب فراوانی رساند و موجب کاهش جمعیت شهر شد. تولید نفت پایین آمد و فعالیتهای اقتصادی راکد شدند. بر اثر فروریختن انواع مواد آتشزا و مخرب و نیز به دلیل بیآبی، بخش مهمی از فضای سبز از بین رفت و این اتفاق، برای شهری مثل آبادان که آب و هوایی گرم دارد، بسیار زیانبار بود. افزون بر این، استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، فضای شهر را دچار آلودگیهایی کرد که در راندن مردم از شهر، تاثیر بسزایی داشت. آبادان پس از عملیات ثامنالائمهو در سال ۱۳۶۰ از محاصره آزاد شد.
عملیات ثامنالائمه
طرح عملیات ثامن الائمه در ۱۵ شهریور ۱۳۶۰، تکمیل و سرانجام در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ نیروهای ایران با رعایت اصل غافلگیری کامل و پس از گسترش روی خط، به طور ناگهانی بر مواضع مقدم دشمن هجوم برده و خاکریزهای اولیه دشمن را بدون زد و خورد اشغال کردند. با سپری شدن تاریکی، نیروهای هوایی طرفین وارد کارزار شده و هلیکوپترها نیز به پرواز در آمدند و پشتیبانی آتشهای توپخانه هر دو طرف با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا در آمد، و دشمن نیروهای احتیاط خود را در منطقه شمال محور ماهشهر آبادان وارد عمل نمود. رزمندگان با وجود گرمای شدید، مقاومت سرسختانه دشمن را در هم شکستند و بعد از ۴۲ ساعت تلاش مداوم لشکر ۷۷ خراسان، سپاه و نیروهای مردمی، عملیات با موقیت کامل به پایان رسید و نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی خسارات سنگینی را متحمل شدند و آبادان از محاصره آنان خارج شد.
ورزش
تیم فوتبال صنعت نفت آبادان یکی از باشگاههای فوتبال ایران است که هم اکنون در لیگ برتر فوتبال ایران (جام خلیج فارس) به رقابت با دیگر تیمها میپردازد. ورزشگاه تختی آبادان زمین رسمی این باشگاه است. وزارت نفت و امور ورزش پالایشگاه آبادان به طور مشترک هزینه باشگاه صنعت نفت آبادان را تامین میکنند.
اماکن تفریحی، تاریخی و زیارتی
مسجد رنگونیها
با توجه به روایات مختلف، این مکان در ابتدا عبادتگاه سیکها بوده و بعد از آن بکلی تخریب و بر روی آن مسجد رنگونیها ساخته شدهاست. این مسجد هنگام ساختن پالایشگاه و توسط کارگران خارجی که اکثراً از مسلمانان اهل رانگون (پایتخت برمه) بودهاند، ساخته شدهاست
میدان فرهنگ (الفی)
میدان فرهنگ از دیرباز محل تجمع فرهنگیان شهر بودهاست. ولی حالا فقط یک میدان ساده است.
سینما نفت
از جمله بناهای فرهنگی تاریخی آبادان است که خاطرات زیادی در اذهان مردم این شهر بجا گذاشته، طراحی کلی این ساختمان تداعی کننده هیبت یک شیر نشستهاست که از قدیم این بنا را به نگهبان شهر آبادان معروف کردهاست.
موزهٔ هنرهای معاصر
موزه هنرهای معاصر آبادان در قسمت شمال شهر واقع در پارک ایثاگران قرار دارد.
موزهٔ آبادان
این موزه در سال ۱۳۲۸ با الهام از معماری سنتی ایران شاخته شدهاست و دارای گنبدی به ارتفاع ۵/۲۲ متر میباشد که متأثر از گنبد دانیال نبی در شوش میباشد.
نگارخانه
پل مکانیزه عابر پیاده آبادان روبروی دانشگاه آزاد اسلامی و بیمارستان طالقانی واقع در ضلع شمالی شهر در نزدیکی فیه و ایستگاه 12 فر اباد در حال احداث و در دست ساخت است.
یکی دیگر از پروژه های در حال احداث در ابادن پل کابلی ابادان است که اولین پل کابلی واقع در خشکی در جهان نیز نام گرفته است. این واقع در محله کوی فرهنگیان یا به اسم رایج در بین مردمان این شهر (تانکی ابوالحسن) است که تقریبا در مرکز جغرافیای این شهرستان و یکی از ورودی های اصلی شهرستان ابادان قرار دارد.